Arts
یه شب، بعد از خواندن یکی از صدها کتابی که درباره والدین و وظایف اونا نوشته شده بود، یه کمی احساس گناه کردم. چون کتاب، یک سری از تدابیری از والدین رو توضیح و شرح داده بود که من در طول عمرم از اونا استفاده نکرده بودم. اصلی ترین تدبیری که این کتاب به اون اشاره می کرد، حرف زدن با فرزندان و ادای دو تا کلمه سحر آمیز «دوستت دارم» به اونا بود. به اتاق خواب پسرم که تو طبقه دوم بود رفتم و در زدم